امروز سر کلاس بودیم که یکدفعه استاد وقتی نیگاش به پنجره افتاد به این قیافه دراومد(دقیقا همین شکلی بود) 

پی گیر شدیم دیدیم بله هوا بس جوانمردانانه برف می بارد وبعد از کلی بحث با استاد گرام ،(ایشان هم انگار در ولایت خود تابحال برف ندیده بود)راضی شد که به مدت 10 دقیقه به محوطه دانشگاه رفتندندی واز هوا وبرف استفاده کردندندی واینگونه شد که بچه ها انگار از زندان در شدندی وبه این حالت درآمدندی

وحقیر نیز اینگونه بودندندی

بچه ها بعد از گرفتن سلفی های فراوان به کلاس آمدندی وادامه درس را گوش دادندی وشما عزیزی که این مطلب چرت حاج محمود را می خوانندندی وقت خود را به بطالت بگذراندندی .

باتشکر