چند وقتی بود که تفکری مانع کارهایم بود ،وهیشه با خود درگیر بودم که چرا بعضی کارهایم نتیجه مطلوب را ندارد ،یعنی یا اصلا به هدف نمی رسد یا به آن هدف مطلوب و ایده آل من وبچه ها نمی انجامد به همین دلیل کارها را با  وسواس وحسایت زیادی انجام می دادم یعنی یک آدم صرفا نتیجه گرا وعملگرا شده بودم و تا مطمئن نمی شدم کاری نتیجه مورد نظر را نمی دهد اقدامی انجام نمی دادم اما دیروز یک جمله از امام خمینی (ره)خواندم  که شاید توجیهی باشد برای کارهای بی نتیجه ام،ایشان فرموده اند: همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مامور به نتیجه .

برداشت حقیر از این جمله اینگونه است که همه ی ما باید آنچه که می دانیم درست است را انجام دهیم واین که آیا به پیروزی وموفقیت می رسیم یا نه را بگذاریم پای اون بالایی.مثلا الآن وظیفه ام است فلان کار را انجام دهم ومی دانم که آن کار ،کار شایسته ای است اما نمی دانم نتیجه اش چه خواهد شد،به پیروزی خواهد رسید یا شکست خواهد خورد.نمونه بارزش را می توان جنگ تحمیلی  هشت ساله عراق علیه ایران (ببخشید نگیم عراق علیه ایران بلکه تمام ابر قدرت های جهان علیه ایران)دانست ویا اصلا براندازی نظام شاهنشاهی . اگر مردم می خواستند این فکر را بکنند که ما نمی توانیم شاه را با آن همه کبکه ودبدبه از بین ببریم  مطمئنا قدمی از قدمی برداشته نمی شد ،وآنچه باعث این پیروزی شد تکلیف مداری واعتقاد بر صحت ودرستی کارشان بود ،تاجایی که فرزندانشان کشته می شد اما جا نمی زدند.

مقام معظم رهبری هم در جمع دانشجویان(سال 1392) فرموده بودند که:" حتماً تکلیف‌گرائى معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ى مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشى که پیغمبران کردند، اولیاى دین کردند، همه براى رسیدن به نتائج معینى بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنى نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسى که براى رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتى هم به نتیجه‌ى مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانى نمیکند؛...... این که تصور کنیم تکلیف‌گرائى معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستى نیست بنابراین تکلیف‌گرائى هیچ منافاتى ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست مى‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ براى رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههاى مشروع و میسّر، برنامه‌ریزى کند."

جمع بندی ام از این مسئله اینگونه است که:

اگر ما بر حسب وظیفه عمل کنیم چه پیروز شویم چه شکست بخوریم ،پیروز میدانیم.