مطلب پیش رو درمورخه  94/1/17 جهت اولین انتشارماهنامه (یکی از رفقا در) دانشگاه به درخواست یکی از دوستان (صوفی اعظمpiri.gif!!!) ،توسط حاج محمود مفلوک نوشته شد وزبون بسته این همه وقت گذاشت تا نوشت ،آخرامر مجوز به ماهنامه ندادند واین مطلب روی دست حاجی باد کرده بود تا الآن .البته بحث بسیار بسیاربسیار شیرینیست که بارها وبارها در خوابگاه به بحثsm(16).gif وجدل وکتک کاریkarate.gifوفحشsm(7).gif وناسزا وبدsm(46).gif وبیراهکشیده شده است ودر نهایت بی نتیجه مانده است وحالا می خواهیم دوباره مسئله رو بشکافیم .

tavajoh.gif

این بحث از اون نوع بحث هاییست که اگر در محضر حضرت مادر بیان گردد با توجیهاتی از قبیل این که دهانت بوی شیر می دهد، روبه رو می شویدوتقریبا صحنه ای شبیه این برایتان اتفاق خواهد افتاد...biti.gif

اما غصه نخورید... 

 تواین بحث می خواهم شما هم نظر بدین ان شا الله.

شروع کنیم...

بسم الله...

امروزه اکثرما جوانان، علت ازدواج نکردنمان رامشکلات ومسائل اقتصادی می دانیم.

آیا وجدانا،مشکلات اقتصادی مانع ازدواجمون شده است؟

  به گمان من مشکل اقتصادی مانع ازدواج نیست!!! بلکه با کمی تجسس وکارآگاه بازی می توان پای مشکل دیگری را در این وسط ، پیدا کردوآن چیزی نیست جز مشکل اعتقادی !!!

بله مشکل اعتقادی! در واقع این اعتقادات و اصول و مبانی فکر ما جوانان امروزی است که دچار مشکل شده و به صورت مانعی نه در مسیر ازدواج که مسیر بسیاری از اعمالمان را مسدود کرده است.

 

اعتقاداتی که ریشه در تعریف ناصحیح از مبدا ومقصد جهان ،زندگی، مرگ، مشکلات، مسیر حرکت، خانواده، ازدواج، خرید شب عید، ،سالگرد ازدواج ، صحبت با دوست و هم کلاسی و هم کار، صحبت با مغازه دار سرکوچه و بزرگترین و ریزترین مسائل شخصی و جمعی ما دارد. در واقع تصوری که از زندگی و جزئیات و کلیاتش داریم با مشکلی عمیق مواجه است، این است که در تعریف مشکلات و مسائل دچار اشتباه می شویم.

آیا واقعا در این دنیای فانی لذت محض وجود دارد ؟

آفرین...نع!!!

همیشه لذت ها آمیخته با سختی ها بوده است وهمانطور که خداوند در قرآن همراه با تاکید بیان داشته است ان مع العسر یسرا.

برای اثبات این قضیه یک مثال ملموس می زنیم.

ظاهرا خوابیدن راحت ترین پدیده خلقت است، اما زمانی که  از خواب ناز وشیرینمون بلند میشویم تا لحظاتی هرچند کوتاه با کوفتکی بدن و کش و قوس و تلخی خاصی دست و پنجه نرم می کنیم! یعنی حتی خواب هم به نوعی با سختی دست به یقه است! به همین شکل می توان در جزء جزء زندگی آمیختگی تلخی وشیرینی را درک کرد. آیا تمام زندگی پدیده ای شیرین، باقلوا وآسان است؟

شاید می پرسید این صحبت ها چه ربطی به مقوله ازدواج دارد!!!بله عرض می کنم:

آیا نشستن برای رسیدن به شرایط ایده آل برای ازدواج کردن منطقی است؟

اصلا شرایط ایده آل چیست؟

آیا داشتن خانه ،ماشین آنچنانی،مدرک فلان دانشگاه ،بهترین مارک گوشی،کت شلوار و...نشانه های شرایط ایده آل است؟

واقعاچرا یک جوان با تحمل سختی های تجرد و خریدن مشکلاتی عمیق برای روح خود حاضر است به آن تعریف خاص از شرایط ایده آل برسد؟ جالب این است که در همین نوع رفتار هم ما سختی را به جان می خریم تا راحتی را به دست بیاوریم! یعنی در این معامله هم سختی و خوشی در هم آمیخته است. سختی روحی و مسائل تجرد طولانی در ازای مکنت (جایگاه)مالی برای ازدواج در سن بالا.

 

سویه مقابل این مدل ،کاهش سختی های تجرد و به دست آوردن آرامش روحی با ازدواج به هنگام همراه با کمی مشکلات اقتصادی پس از ازدواج!

تحمل کدام یک سخت تر است؟

خداوند می فرمایند:و انکحوا الایامى منکم... ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله :جوانان بدون همسر را همسر دهید... اگر  فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خود آنان را غنى و بى‏نیاز مى‏کند(نور، آیه 32 (

رسول اکرم(ص) می فرمایند: «زوجوا ایاماکم فان الله یحسن لهم فی اخلاقهم ویوسع لهم فی ارزاقهم ویزیدهم فی مرواتهم»، بی‌همسران خود را همسر دهید که خداوند اخلاق ایشان را نیکو می‌کند و روزیشان را افزایش داده و بر مروت آن‌ها می‌افزاید.

 

استاد قرائتی میگفت:کسی که از ترس مخارج ازدواج نمیکند دارد خیال میکند قدرت خدا محدود است،

اگر یکی باشم قادر است،ولی دو تا بشوم زور خدا تمام میشود.......

 

نکته آخر اینکه خداوند در قرآن تضمین می کند که من به شمایانی که نیازمندید، در صورت ازدواج از فضل خودم کمک می کنم و بی نیازتان می کنم و من با گوشت و پوست و استخوانم معتقدم خداوند سبحان در قرآن دروغ نمی گوید. یافتن افرادی که با توکل و اعتقاد عمیق و با داشتن تعریفی صحیح از مشکلات ازدواج کرده اند و هم اکنون در زندگیِ خوب و خوش به سر می برند و البته مشکلاتی هم دارند، چه اینکه زندگی بدون مشکل معنی ندارد به هیچ وجه سخت نیست.


صوفی اعظم رو که یادتونه در اوائل متن ازشون یاد کردیم...

هروقت به ایشون می گفتیم چرا زن نمی گیری در حالت خلسه وتضرعnw (22).gif قرار می گرفتند واین دو بیت شعر را زمزمه می کردند:

خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین‌تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک‌دانه را هم من ندارم