حالت بدتر از همیشه می شود
نمی دانی چه بگویی
سکوت می کنی 
ومنتظری تا سفره دلت را برای کسی باز کنی 
کسی را پیدا نمی کنی 
نگاه می کنی 
گوشه ای از اتاقت تصویری می بینی 
تصویری از یک شهید 
شهید داغ داغ
شهید مدافع حرم 
شهید محمودرضا بیضایی
ناگاه از گوشه ی چشمانت اشک جاری می شود 
چشمانش را که می بینی 
تمام وجودت می لرزد 
دلت قرص می شود 
قرص تر از همیشه 
در دل هایت را می کنی 
با بک گراندی از اشک 
یادت می آید چند روزدیگر را 
می گویند روز پدر است 
دوباره حالت بدتر می شود
یاد کوثر میافتی 
کدام کوثر 
او هم سه چهار سال دارد 
تنها تفاوتش طبق سینی است وسر 
ادامه نمی دهم 
نا گاه صدایی می شنوی 
صدای باران است 
وای خدای من
باران چه می گوید 
وباز سکوت 
دیگر تحمل شنیدن راز قطره های باران را ندارم 
باز نگاه می کنم به عکس منقش بر دیوار 
این بار لب تابم را زیر رو می کنم 
مداحی حاج محمود اولین فایل از اولین فولدر
کلیک می کنم 
باز دلم هوایی می شود 
(قرارمون چی شد....
چرا من رو نمی بری)
وباز اشک هایی که درهوای زینبیه می ریزد 
ومن تنها ،در گوشه ای از اتاق،آن هم در یک شهر غریب،به دور از خانواده،با نفسی پر از بغض ،ودلی آکنده 
دست برسینه ،
وتنها یک جمله آرامم می کند:
صلی الله علیک یا عقیله العرب 
کلنا عباسک.
دریابم !!!

(دلنوشته آشوبم ،نوشته شده در 8 اردیبهشت ماه 1394توسط حاجی که در برخی شبکه های اجتماعی به همت بچه های خوابگاه پخش شد .)

 

 

 
دریافتمداحی