آیا می دانید...؟
یکسال دیگه هم گذشت ولی ما همچنان در وضعیت
"نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل"
به سر میبریم
باشد تا دیگران پند بگیرند.
حاجی نوشت:
حاجی هیچی ننوشت فقط تاسف خورد به حالتون وبیان نمود:
بروید کاری کنید تا خدا خوشش بیاید.
آیا می دانید...؟
یکسال دیگه هم گذشت ولی ما همچنان در وضعیت
"نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل"
به سر میبریم
باشد تا دیگران پند بگیرند.
حاجی نوشت:
حاجی هیچی ننوشت فقط تاسف خورد به حالتون وبیان نمود:
بروید کاری کنید تا خدا خوشش بیاید.
مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید . تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید:
1- ابتدا کف دو دستتان را روبروی هم قرار دهید و دو انگشت میانی دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.
2- چهار انگشت باقی مانده را از نوک آنها به هم متصل کنید.
3- به این ترتیب تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند.
4- سعی کنید انگشتان شست را از هم جدا کنید. انگشت شست نمایانگر والدین است. انگشت های شست می توانند از هم جدا شوند زیرا تمام انسان ها روزی می میرند . به این صورت والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.
5-لطفا مجددا انگشت های شست را به هم متصل کنید . سپس سعی کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمائید. انگشت دوم (انگشت اشاره ) نمایانگر خواهران و برادران هستند. آنها هم برای خودشان همسر و فرزندانی دارند. این هم دلیلی است که انها ما را ترک کنند.
6- اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شما است. دیر یا زود آنها ما را ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.
7- انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های چهارم (همان ها که در آن حلقه ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید. احتمالا متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آنها را از هم باز کنید. به این دلیل که آنها نماد زن و شوهری هستند که برای تمام عمر به هم متصل باقی می مانند.
عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند.
نظر شما چیست ؟
امروز توی رادیو داشتن با دوستان بهنام میرزاخانی اولین شهید آتش نشان صحبت میکردن...
یکی از دوستاشمیگفت اونقدر راستگو بود که وقتی گل یا پوچبازی میکردیم ، چون میشناختمش ازش میپرسیدم گل دست توئه ؟
میگفت آره...!!
یکی از دوستاشگفت یکی دو سال بود سعی می کرد نمازش رو اول وقت بخونه ...
یکی از دوستاش گفت یه شب که تا صبح با هم حرف میزدیم حدود شش صبح پرسید راستی
فلانی چنددرصد سوخته بود ؟
گفتم چطور مگه؟
گفت داشتم فکر سوختن خودمو میکردم...
اینوکه از رادیو شنیدم یاد خاطره بسیجی افتادم که دوستش روی مین منور سوخته بود و شهید شده بود .
وقتی به خواب دوستش اومده بود ازش پرسیده بود رفتی روی مین چی شدی؟
شهید گفته بود جگرم حال اومد!!!
یاد رزمنده ای افتادم که از دوستش که بشدت مجروح شده بود پرسیده بود زنده ای ؟
گفته بود هنوز نه!!!
یکی از دوستان بهنام گفت اون خدابیامرز صدای خوبی نداشت ولی همیشه اِفه مداحی میومد و دائم میخوند.
خبرنگار پرسید چی میخوند؟
گفت
منم باید برم ...آره برم سرم بره...
سلام عزیزان!
تلگرام ترین تلگرام دنیا هم نیاید حاجی سنگرش رو باهاش عوض نمیکنه،
فرصت نمیشه به سنگر سر بزنیم،خوشبختانه ومتاسفانه مشغله ها زیادند،وفرصت اندک .
امتحان،درس،کارآموزی و....
تا آدمی سر می جنباند می بیند بله یکسال از عمرش رفته ویک لحظه غفلت همانا وعقب افتادن از این شتاب زندگی همانا.
لذا باید بر میانه حرکت کنیم.
تسلیت ،تعزیت شهادت دلاورمردان آتش نشانی را،بله تو اهلش باشی شهادت تو را صدا می زند به جای اینکه تو دنبالش باشی،این شهدا کسانی بودند که سوی شهادت فراخوانده شدند یکی از سر جلسه امتحان،یکی دنبال راه رفتن به سوریه ...هعی!
برامون دعا کنید،کم سعادتی بنده است اگر سنگر نمیتونیم بیام.
یادمان باشد،نخواهیم کسی بشویم وبه جایی برسیم با زیر پا گذاشتن آدمیتمان.
بارها گفته ام:
کارگر باش آدم باش.
دنیا گذران است آخرت جاویدارزان نفروشیم.
یاعلی
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی بساط عیش خودش جور می شود گاهی دگر، تهیه بدستور می شود
گه جور می شود خود آن بی مقدمه گه با دو صد مقدمه ناجور می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت باتویار نیست گاهی تمام شهر گدای تو می شود…
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی این آسمان ما یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس به تیزی شمشیرمی شود ازهرچه زندگیست دلت سیرمی شود
گویی به خواب بود جوانی مان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود
کاری ندارم کجایی چه می کنی بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود
"قیصر امین پور"
حکیم بزرگ ژاپنی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود...
مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر.
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت: برو یک سال بعد بیا.
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت: برو یک سال بعد بیا.
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمی دانم و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید.
حکیم خط بلندی کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.
پ.ن:این حکایت، یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد.
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند.
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده.
با کوتاه کردن دیگران ما بلند نمی شویم و برعکس، بازتاب رفتار ما باعث کوتاهی مان می شود....
امام خامنه ای:
جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایهگذاریهای زیادی میکند؛ حواستان جمع باشد.
عدهای را به بیتفاوتی میکشاند وعدهای را دلسرد و مأیوس میکند.
یأس، بزرگترین آفت جوان است.
جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا میکند؛ همچنان که امید اینگونه است.
در مقابل یأسی که دشمن میخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.
حاجی نوشت:
بی تفاوتی...!
چیزی که این روزها بر من حاکم است.
سلام...!
ولادت حضرت عیسی مسیح مبارک باشه!
امام باقر (ع):
پیش از قیامت، (عیسی) به دنیا فرود آید و هیچ یک از ملت های یهود و مسیح نماند؛ مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان آورد وآن حضرت پشت سر مهدی (عج) نماز گزارد.(بحارالانوار، ج 14، ص 53)
نهم دی روز تجدید میثاق با ولایت گرامی باد.
امام خامنه ای(مدظله العالی):
باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
دوستان ،یلداتون مبارک
"همه لحظه های پایانی پاییزت
پر از خش خش آرزوهای قشنگ …
یلدا مبارک"