سلام علیکم جمیع رفقا!
از این که کمتر پست می گذارم وسر شما را کمتر درد می آورم و وقت شما را کمتر می گیرم عذرخواهی مینمایم.
ایام شهادت ام الشهدا،صدیقه شهیده ،حضرت فاطمه سلام الله علیها ،بنت رسول الله، کفو علی بن ابی طالب، ام حسنین ،مصداق بَضْعَةٌ مِنِّی رسول خدا ،بر تمام مسلمانان جهان به خصوص شیعیان حضرت امیر(ع) و برحضرت صاحب الزمان (عج)تسلیت باد.
سالهایی که در جلسات وروضه ها رفت وآمد داشته ایم همیشه از عفاف وحیای حضرت زهرا (س)در رفتار،گفتار،پوشش و...شنیده ایم ومتاسفانه بسیار کم از زندگی اجتماعی_سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س)برای ما گفته شده است واین مسئله باعث شده است که ذهنیت مسلمانان نسبت به حضرت زهرا (س) ذهنیتی غلط باشد ذهنیتی به این گونه که حضرت زهرا (س)همیشه از ترس لطمه به عفاف وپاکدامنیشان خانه نشین بوده اند و یا این که در دانشگاه وجلسات وقتی از الگوی فاطمی صحبت می شود فکر میشود الگوی فاطمی یعنی این که در خانه بنشینی واز خانه بیرون نیایی !اصلا وارد اجتماع نشوی !واین ها ذهنیت های خطا وحاصل کم کاری واعظان وسخنرانان است که بعد اجتماعی زندگی حضرت را بیان نکرده ویا در این زمینه کم کاری نموده اند.
امام خامنه ای می فرمایند:
"حضرت فاطمه از بعد مجاهدت وحضور در صحنه تصمیم گیری های عظیم اجتماعی در قله قرار دارد."
برادرانه از شما خواهشمندم دوستان،که مطالب زیر را مطالعه کنید ویا خودتان از هر منبع وهر جست وجوگری استفاده کنید تا شخصیت اجتماعی _سیاسی حضرت را بشناسید وبشناسانید.
رفتار های اجتماعی سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س)
بیانات رهبری در دیدار با جمع کثیری از بانوان
التماس تو راه،ببخشید دعا
:)
ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ : ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻡ، ﺩﯾﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ او را در ﻗﺒﺮ بگذارند، ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺳﺮﮔﯿﻦ ﻭ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺗﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ، در ﮐﻒ ﻗﺒﺮ ریختند. ﺍﺯ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﮐﻪ داشت ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭا ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩ، ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺭﺳﻤﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﮔﻔﺖ: در ﺭﺳﺎﻟﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ مستحب است ﻭ ﻣﺎ ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎیماﻥ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭا ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪهیم. ابتهاج ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﺁﻭﺭ ﺑﻮﺩ، ﺳﺮﯾﻊ ﮔﺸﺘﻢ یک ﺭﺳﺎﻟﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﻃﺮﻑ، به او ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎیش ﻧﻮﺷﺘﻪ؟ ﻃﺮﻑ ﻫﻢ ﺑﺨﺶ ﺁﯾﯿﻦ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﯿﺖ را ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎ. ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ” ﮐﻒ ﻗﺒﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ، ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ”.(ﺷﻔﯿﻌﯽ ﮐﺪﮐﻨﯽ)
ای که بیماری،چرا نزد طبیبان میروی؟!
خرده نان سفره ی زینب کفایت می کند...
میلاد با سعادتِ عمه ی سادات،حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)،فرخنده باد!
خداوندا کمک کن ازچَرای زندگی دل بکنم و به چِرای زندگی فکر کنم ...
چرا که عاقبت چَرا مرگ ؛ و عاقبت چِرا تولدی دوباره است ...
جشن تولد را دوست دارم،
بیشتر از آن ، جشن تولد دوباره ام را !
پ.ن:چند روز دیگر تولدم است ،ومن وارد سومین دهه از زندگی ام می شوم اما هنوز خودم را پیدا نکرده ام،هنوز معنای زندگی ام را پیدا نکرده ام،هنوز به آنجایی که باید نرسیده ام،اصلا بگذار خودمانی تر حرف بزنیم واقعیتش این است که هنوز آدم نشده ام،نشده ام آنچه که می خواستم،اصلا راستش را بگویم از یک جاهایی به بعد دیگر افسار از کفم ربوده شد واین خر (ببخشید الاغ) چهار نعل تاخت آنجایی که مراد دل نبود وشاید حکمت بود.خلاصه سرت را درد نیاورم من از این که چند روز دیگر بیست واندی ساله میشوم اصلا خوشحال نیستم با این حال که حضرت علی(ع) می فرمایند:
اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران نباش. « نهج البلاغه - حکمت 69 »
اما من بدجور نگرانم ،نگران از اینکه فرصتهایم،موقعیت هایم،شرایط عالی کنونی ام در جهت رسیدن را با غفلت هایم از دست بدهم وآخر غبطه بخورم که چرا نشدم آنچه که باید!چه بگویم شاید این گمراهی ام ناشی از جهل است واین که هنوز به روشن بودن مسیرم ایمان ندارم،شاید هنوز زود است،شاید باید بیشتر تلاش کنم وشاید اصلا تلاش نکرده ام شایدو شاید وهزار ویک شاید دیگر،اما نکند خدایی ناکرده مسیرم اشتباه باشد ؟!
ا ی که مرا خـوانـده ای،راه نـشـانـم بـده
در شـب ظـلـمــانی ام،مـاه نــشـانـم بـده
........