ممات

زندگی نیست "ممات" است تو را کم دارد ....

معنایابی...!

برای بعضی از افراد ،زندگی معنای خود را از دست می‌دهد. آن‌ها احتمالاً افکار تکرار شونده‌ای با این مضامین دارند که: «آیا قرار زندگی همین بود که تلاش کنم و زندگی را به جایی برسانم و بعد همه چیز تمام شود؟»، «اصلاً قرار است این زندگی به کجا برسد؟»، «چرا زندگی می‌کنم؟»، «برای چه زنده‌ام؟»، «از این به بعد باید بر چه اساسی زندگی کنم؟» و عموماً جوابی برای این سوال‌ها پیدا نمی‌کنند. اگر شما هم با این سوال‌ها درگیری ذهنی دارید، این نوشته به درد شما می‌خورد. احتمالاً شما هم این جمله‌ی آشنا را شنیده‌اید که «برای زندگی‌ات معنایی پیدا کن، وگرنه رنج می‌کشی». ولی «معنا» یعنی چه؟

بعضی‌ها فکر می‌کنند، «معنا» همان «هدف» است. یعنی من اگر هدفی در زندگی داشته باشم و تلاش کنم که به آن برسم، در واقع به زندگی معنا داده‌ام. این لزوماً نمی‌تواند درست باشد. اجازه دهید من فرق این دو را برای شما تشریح کنم. هدف به «مقصود»، «منظور»، «پیامد» و «نتیجه» اشاره دارد، این در حالی است که «معنا» به «جریان» یا «سیالی» اشاره دارد. در یافتن معنای زندگی، شما در پی «نتیجه» و «پیامد» نیستید، بلکه معنای زندگی به «زندگی پرشور» اشاره دارد، به زندگی‌ای که در هر لحظه از آن، احساس رضایت به شما دست می‌دهد، فارغ از اینکه «نتیجه» چه باشد و یا به «مقصودی» که داشتید رسیده‌ باشید یا نه. برای همین اهدافی همچون «رسیدن به فلان مقام شغلی»، «کسب مدرک تحصیلی»، «داشتن اندام جذاب»، یا «خریدن خانه در منطقه‌ای خوش آب و هوا» نمی‌توانند «معنای زندگی» باشند، چرا که امکان دارد شما به این اهداف دست پیدا کنید، ولی احساس رضایت نکنید. چطور که در بیشتر اوقات ما به این اهداف دست پیدا می‌کنیم ولی لذت نمی‌بریم، خوشحال نیستیم و احساس رضایت نمی‌کنیم.

«معنای زندگی» چیست؟

به‌واقع جواب دادن به این سوال، یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست! امیدوارم ناامید نشوید اگر بگویم در طی سال‌ها و قرون گذشته، تلاش فیلسوفان و روانشناسان به نتیجه نرسیده و هیچ جواب مشخصی برای این سوال پیدا نشده است. گفتم «مشخص» برای اینکه جواب‌های مختلفی برای این سوال وجود دارد. مثلاً بعضی‌ها می‌گویند باور داشتن به یک «قادر مطلق» یا یک «ناجی» به زندگی معنا می‌دهد (که به آن «معنای کیهانی» گفته می شود)، بعضی‌ها می‌گویند که «هیچ معنایی وجود ندارد و در واقع جستجو برای «پیدا کردن معنای زندگی»، خود به زندگی معنا می‌دهد!»، اما در نهایت به این نتیجه می رسیم که نمی‌توان یک معنای «واحد» برای تمام آدم‌ها در نظر گرفت و افراد باید تلاش کنند که خود برای خودشان معنایی بسازند.

اما معنای زندگی شما چیست؟


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    دوستی های کنسروی...!

    این روزها کسی به خودش زحمت نمیدهد
    یک نفر را "کشف" کند..!
    زیبایی هایش را بیرون بکشد..
    تلخی هایش را "صبر" کند..
    آدمهای امروز دوستهای کنسروی میخواهند..
    یک کنسرو که درش را باز کنند و یک نفر شیرین و مهربان از تویش بپرد بیرون !
    و هی لبخند بزند و بگوید حق با توست..!
    اما ...
    "آیا واقعأ حق با توست.."

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    جمله ی آرامش بخشِ بزرگترین روانشناس بشر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)


    إِذا لَم یَکُن ما تُریدُ فَلا تُبَلْ ما کُنتَ

    "اگر به آنچه که میخواستی نرسیدی ، از آنچه که هستی نگران نباش"


    نهج البلاغه/حکمت69

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    اوضاع میتوانست بدتر از این هم باشد...!

    آن بالا که بودم ، فقط سه پیشنهاد بود:

     

    اول گفتند زنی از اهالی جورجیا ،همسرم باشد.

    خوشگل و پولدار،قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیمبا یک کوروت کروکی جگری.

    تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگیسرطان میگرفت.

    قبول نکردم.راست اش تحمل اش را نداشتم.

    ●□●

    بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند :

    پاریس خودم هنرپیشه می شدم وزنم مدل لباس،قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم.

    اما وقتی گفتند یکی از آنها نه سالگی در تصادفی کشته میشود

    گفتم حرف اش را هم نزنید.

    ●□●

    بعد قرار شد کلودیا زنم باشد با دو پسر .

    قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم.

    توی دخمه ای عینهو قبر ،اما کسی تصادف نکند کسی سرطان نگیرد.

    قبول کردم.

     

    حالا کلودیا

    - همین که کنارم ایستاده است -

    مدام میگوید :

    خانه نور کافی ندارد

    بچه ها کفش و لباس ندارند

    یخچال خالی است.

    اما من اهمیتی نمیدهم.

    می دانم اوضاع میتوانست بدتر از این هم باشد.

    با سرطان و تصادف.

    کلودیا اما این چیزها را نمیداند.

    بچه ها هم نمیدانند.

     

     

    برگزیده ای از کتاب ؛

    "پرسه در حوالی زندگی"

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند...!

    درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند//معنی کور شدن را گره ها می فهمند
    سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین//قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند
    یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن//چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
    آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا//مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
    نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا//قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

    پ.ن:
    باید بگم که
    زندگی همیشه وفق مراد نیست
    اما مهم اینه که زندگی جاری است!
  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • حاجی

    خدایا دستم را بگیر...!

    خدیا کمکم کن

     تا ثانیه های زیبای زندگی ام را به گناه آلوده نکنم

    .

    .

    .

    .


    اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ 

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    ملوانان پس از دستگیری گریه می‌کردند:)

     بامداد چهارشنبه( ۲۳ دی) روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی اطلاعیه ای اعلام کرد: در ساعت ۱۶:۳۰ سه شنبه مورخ ۲۲/۱۰/۹۴ دو فروند شناور رزمی امریکایی حامل ده تفنگدار مسلح که وارد آب های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در حوالی جزیره فارسی شده بودند، توسط واحدهای شناوری رزمی منطقه دوم نیروی دریایی سپاه توقیف و به جزیره فارسی منتقل شدند.
    ( برای دیدن موقعیت  توقیف قایق‌های آمریکایی اینجا کلیک کنید)



    سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: دوست نداریم تصاویر دستگیری تفنگدارانمان را ببینیم

    جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در نشست خبری روزانه خود  در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا انتشار تصاویر تفنگداران آمریکایی باعث نگرانی یا تحقیر آمریکا شده است یا نه؟ گفت: منظور شما از این سوال این است که وقتی ملوانان (تفنگداران) ما زانو زده اند و تفنگها به سوی آنان نشانه رفته است باید نگران باشیم؟ هیچ کشوری به اندازه آمریکا در خاورمیانه نیرو ندارد، غیر از آمریکا، بعد از جنگ جهانی دوم در این منطقه نیز حضور دریایی ندارد، البته صحبت من نیروهای خارج از منطقه است و حتی ایرانیان نیز به اندازه آمریکا قدرت نظامی ندارند.

    کربی ادامه داد: این به عهده نیروی دریایی است که درباره تصمیم این نیروها (که به اسارت ایران در آمدند) تصمیم بگیرد و این کار را می کند. همانطور که گفتم، کسی دوست ندارد این تصاویر را ببیند و ما نیز در اینجا از دیدن آنها لذت نبردیم. قطعا نیروی دریایی نیز چنین حسی نداشت ولی اجازه بدهیم آنها روی این موضوع کار کنند، ببینند چه روی داده و بعد موضوع را پیش ببرند.



    سردار سلامی: ملوانان پس از دستگیری گریه می‌کردندsm(15).gif

    پ.ن حاج محمود:
    ژنرال امریکایی از ملوان ارشدش پرسید: 
    ایا ایرانی ها شما را اذیت کردند و رفتار بدی داشتند؟
    سربازان: نه، با مهربانی برخورد کردند و حتی ناهار هم دادند.
    ژنرال امریکایی: مواظب باشید انها نوعی مواد در غذا می گذارند که شما را دنباله رو انان می کند!
    سربازان: به امام هشتم قسم همچین کاری نکردند!



  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • حاجی

    غصه نخورید، همه تون بیست هستید!

    از استادی که قبل از امتحان می گوید:

    غصه نخورید، همه تون بیست هستید!

    بترس برادر من ،بترس.

    به تو میگم بترس ...

    بترررررررس!

    (:البته به غیر از خدا از هیچ کس نترس :)

    بعله!

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • حاجی

    مصطفی هم رفت ، آری او هم این جایی نبود!


    کی به اندک بادی اقیانوس لرزان میشود؟!
    کوه کی با یک خراش ساده ویران میشود؟!
    عاشق رفتن کی از رفتن پشیمان میشود؟!
    کی میان ابرهای تیره پنهان میشود؟!
    .
    .
    .
    .
    .
    مصطفی هم رفت ، آری او هم این جایی نبود!
    امروز سالروز شهادت ، شهید ترور ، دکترمصطفی احمدی روشن است!
    روحش شاد و یادش گرامی!



  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی

    یکم ربیع الثانی...!

      اول ماه است

    نماز اول  ماه و صدقه  برایسلامتی آقاحجت بن الحسن (عج)

     فراموش   نشود .

    یکم ربیع الثانی1437




  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • حاجی