ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ : ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻡ، ﺩﯾﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ او را در ﻗﺒﺮ بگذارند، ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺳﺮﮔﯿﻦ ﻭ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺗﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ، در ﮐﻒ ﻗﺒﺮ ریختند. ﺍﺯ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﮐﻪ داشت ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭا ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩ، ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺭﺳﻤﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﮔﻔﺖ: در ﺭﺳﺎﻟﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ مستحب است ﻭ ﻣﺎ ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎیماﻥ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭا ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪهیم. ابتهاج ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﺁﻭﺭ ﺑﻮﺩ، ﺳﺮﯾﻊ ﮔﺸﺘﻢ یک ﺭﺳﺎﻟﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﻃﺮﻑ، به او ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎیش ﻧﻮﺷﺘﻪ؟ ﻃﺮﻑ ﻫﻢ ﺑﺨﺶ ﺁﯾﯿﻦ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﯿﺖ را ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎ. ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ” ﮐﻒ ﻗﺒﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ، ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ”.(ﺷﻔﯿﻌﯽ ﮐﺪﮐﻨﯽ)
ای که بیماری،چرا نزد طبیبان میروی؟!
خرده نان سفره ی زینب کفایت می کند...
میلاد با سعادتِ عمه ی سادات،حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)،فرخنده باد!
خداوندا کمک کن ازچَرای زندگی دل بکنم و به چِرای زندگی فکر کنم ...
چرا که عاقبت چَرا مرگ ؛ و عاقبت چِرا تولدی دوباره است ...
جشن تولد را دوست دارم،
بیشتر از آن ، جشن تولد دوباره ام را !
پ.ن:چند روز دیگر تولدم است ،ومن وارد سومین دهه از زندگی ام می شوم اما هنوز خودم را پیدا نکرده ام،هنوز معنای زندگی ام را پیدا نکرده ام،هنوز به آنجایی که باید نرسیده ام،اصلا بگذار خودمانی تر حرف بزنیم واقعیتش این است که هنوز آدم نشده ام،نشده ام آنچه که می خواستم،اصلا راستش را بگویم از یک جاهایی به بعد دیگر افسار از کفم ربوده شد واین خر (ببخشید الاغ) چهار نعل تاخت آنجایی که مراد دل نبود وشاید حکمت بود.خلاصه سرت را درد نیاورم من از این که چند روز دیگر بیست واندی ساله میشوم اصلا خوشحال نیستم با این حال که حضرت علی(ع) می فرمایند:
اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران نباش. « نهج البلاغه - حکمت 69 »
اما من بدجور نگرانم ،نگران از اینکه فرصتهایم،موقعیت هایم،شرایط عالی کنونی ام در جهت رسیدن را با غفلت هایم از دست بدهم وآخر غبطه بخورم که چرا نشدم آنچه که باید!چه بگویم شاید این گمراهی ام ناشی از جهل است واین که هنوز به روشن بودن مسیرم ایمان ندارم،شاید هنوز زود است،شاید باید بیشتر تلاش کنم وشاید اصلا تلاش نکرده ام شایدو شاید وهزار ویک شاید دیگر،اما نکند خدایی ناکرده مسیرم اشتباه باشد ؟!
ا ی که مرا خـوانـده ای،راه نـشـانـم بـده
در شـب ظـلـمــانی ام،مـاه نــشـانـم بـده
........
اول ماه است
نماز اول ماه و صدقه برایسلامتی آقاحجت بن الحسن (عج)
فراموش نشود .
یکم جمادی الاولی1437
پ.ن:
نکته اول:22بهمن تبریک وتهنیت(راهپیمایی فردا فراموش نشود)
نکته دویم:زمان زودتر از آنچه که فکر می کنیم می گذرد
ان شاالله آخر نشویم هیچ وپوچ تمام!
نکته سیوم:شلغم هیچوقت فکرشو نمیکرد تو فضای مدرنی مثل مایکروویو پخته بشه.
هیچوقت خودتونو دست کم نگیرین. مثبت باشین ومثبت بیاندیشید!
نکته چارم:شادی قلب نازنین امام زمان(عج)صلوات!
داشت استدلال می آورد و خودش را راضی میکرد که این کار گناه نیست!
یک نفر انگار از درونش گفت:
خودتی!
.
.
.
.
.
.
پ.ن:بروعاموووو،خودتی!