یکی از ارادتمندان مرحوم آیت الله شیخ محمد کوهستانی (رحمه الله) می گوید:

 

روزی جهت عرض ادب و دست بوسی خدمت آقا جان کوهستانی رسیدیم، اوایل طلبگی من بود، جمعی نزد ایشان نشسته بودند؛ هنگامی که جهت تجدید وضو برخاستند متوجه حقیر شد و دست مبارک خود را در گردن من انداخت، مثل پدری مهربان از من احوال‎پرسی کرد و این برخورد محبت آمیز سخت مرا مجذوب ایشان کرد، آن گاه فرمود:

«تا به حال شتر دیده ای؟»

عرض کردم: خودش را ندیدم، ولی عکسش را در کتاب دیدم.

سپس گفتند:

« در میان حیوانات اهلی، شتر بیش‎تر از حیوانات بار می‎شود، اگر اسب را پنجاه من گندم بار کنند شتر را یک‎صد من گندم بار می‎کنند. با توجه به این که بارش سنگین است، همیشه سالم است، چون جلوی پای خود را نگاه می‎کند. 

شما اول طلبگی‎تان است، اول جوانی شماست خیلی احتیاط کنید. مقداری آهسته تر حرکت کنید در مسائل و حوادث روز با شتاب تصمیم نگیرید.»

 بعد گفتند:

« فهمیدی چه گفتم؟ »

من با کمال خوشحالی عرض کردم: بلی آقا جان! کمی آهسته تر حرکت کنید.


 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفیق و لاتکرهوا عبادة الله الی عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذی لا سفرا قطع و لاظهرا ابقی » ; (8) این دین محکم و متین است; پس با ملایمت در آن درآیید و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سوار درمانده ای باشید که نه مسافت پیموده و نه مرکبی به جا گذاشته است (به سبب زیادی سرعت، مرکبش در میان راه از رفتن بازمانده و خودش هم به مقصد نرسیده است) .



حقیر بارها به دیده مشاهده کرده ام کسانی که با تندی وجوزدگی کاری را شروع می کنند آن را ناتمام رها کرده وبه غایت نمی رسانند .

مثالی که با رفقا محض شوخی می زنیم این است که:آدمی را سگ بگیرد، جو نگیرد .

اگر می خواهید کاری را شروع کنید از کم شروع کنید می خواهید قرآن خوان شوید نگویید از فردا روزی 10صفحه می خوانم .نه برادر من این درست نیست البته اگر کسی بتواند خوب است اما اغلب دلزدگی ایجاد می کند بگویید روزی 5خط ولی مستمر ومداوم.نه 10 صفحه مقطعی.

برخی از نمونه های بارز آثار بد شتابزدگی و غیر عاقلانه عمل کردن، در سخن گفتن پدیدار می شود و انسان را گرفتار آفاتی چون قضاوت زود و نابجا درباره دیگران، تهمت زدن، آبرو بردن، اذیت مؤمن و... می کند. گاهی هم افراد فرصت طلب از سادگی و زودباور بودن دیگران استفاده می کنند. در حالی که مؤمن باید اول بیاندیشد و بعد سخن بگوید.

امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:إنّی لاُحِبُّ اَن اُداوِمَ عَلَی العَمَلِ وَ اِن قَلَّ؛
من دوست دارم که کار را هر چند اندک باشد، ادامه و استمرار دهم.
کافی، ج2، ص 82

 در روایات متعدد آمده است که «کار اندک، اما مستمر بهتر از کار بسیاری است که ملال آور باشد.» حدیث امام سجاد علیه السّلام نیز همین نکته را بیان می کند. 

به یک مثال دقت کنید: گاهی رگبار تند باران، با سر وصدای زیاد می بارد، همه چیز را در هم می نوردد، سیل راه می افتد و گاهی آسیبهایی به خانه ها، مزرعه ها و جاده ها وارد می شود. 
اما نم نم باران، اگر چند روز هم پیاپی بیاید، زمینها سیراب می شوند، خسارتی در کار نیست، هوا لطیف می شود، درختان و گیاهان تشنه به حدّ کافی بهره می برند. 
در کارهای ما نیز، کار کم، ولی پیوسته و ادامه دار، بهتر از کار پر حجم و سنگینی است که تداوم نداشته باشد. در عبادات هم همین طور است. 
بعضی چند روزی به شدت به مستحبات و نوافل و ذکر و قرآن و دعا روی می آورند، ولی خسته می شوند و آن را به کلی ترک می کنند. 
بعضی هم مثلاً روزی یک صفحه قرآن می خوانند، یا فقط یک نافله می خوانند، ولی آن را به طور مستمر انجام می دهند. این ثمربخش تر و بهتر است. 
در دعای کمیل می خوانیم:
«والدَّوامَ فی الإتّصال بِخدمَتک...» و از خدا می طلبیم که پیوستگی و استمرار در خدمت خدا بودن و الهی زیستن و دعا و مناجات را به ما قسمت کند. درس خواندن، قرآن و حدیث حفظ کردن، صدقه دادن، عبادت کردن، اگر دوام داشته باشد، هر چند اندک، محبوب تر است و ثمربخش تر. 
اسب تازی دو تک رود به شتاب                             شتر آهسته می رود شب و روز